خب بالاخره نوشتیم
الان که لب تاب رو باز کردم و دیدم که خانم دکتر برام نوشتن تایید شد چقدر خوشحالم ادامه مطلب ...
خیلی خیلی زود گذشت
تموم شد استاجری حالا باید خودمو باید برای امتحان پره خودمو اماده کنم
دیشب شب یلدا بود ما باهم رفتیم بیرون اما نشد بریم اخه مامان خونه تنها بود و وقتی زنگ زدیم گوشی رو برنداشت
باید بیشتر حواسم به اطرافیانم باشه ادامه مطلب ...
امروز صبح مادر بزرگ جناب آقای همسر فوت شدن ادامه مطلب ...
دوشنبه سه شنبه خیلی عصبانی بودم اصن حسی خوبی نداشتم از طرفی نگرانی های شغلی همسرم وکار جدیدی که میخاد شروع کنه از طرفی نگرانی امتحان پره کارهای پایان نامه نمیدونم باعث شده بود قاطی کنم ادامه مطلب ...
امیدوارم من وآقای همسر زودتر بریم خونه خودمون صبحا زود بیدار شیم و از این صبحونه ها درست کنیم
امروز با س.س و ف.ج رفتیم یه فلافلی که سلف سرویس داشت فک کن با هزار تومن هرچندتا قرص فلافل که دوست داشت هر قدر سالاد خیار شور گوجه کلم میتونی بخوری تازه فلافلاشم خیلی خوشمزه بود البته نونش کوچیک بود تو شهر ما دوتا قرص فلافل هزارتومنه
ادامه مطلب ...